مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم
چو بلبل زین چمن با ناله و آه و فغان رفتم

نبستم دل به مهر دیگران اما ز کوی تو
ز بس نامهربانی دیدم ای نامهربان رفتم

منم آن بلبل مهجور کز بیداد گلچینان
به دل صد خار خار عش

 شعر آقا پلیسه

شبا که ما میخوابیم

ز باغ‌ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید

کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید

گرفتم بعد عمری مدرکی چند و اینجانب شدم حالا مهندس

ندانستم که ریزد از چپ و راست ! ز پایین و از آن بالا مهندس

غضنفر گاری اش را ه

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کُند مادرِ تو با من‌ جنگ

هر کُجا بیندم‌ از دور کُند
چهره‌ پر چین‌ و جبین‌ پُر آژنگ

با نگاهِ غضــــ...

اشعار دهه فجر و 22 بهمن

خورشید گل کرد
در آسمان جان ما، خورشید گل کرد
پیش